تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انجمن ادبی مولانا سنگان و آدرس anjomanmolana.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
بخش4-از خداوند ولی التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی ادبی
با سلام و ادب
به اذن پروردگار شرح بخش جهارم از مثنوی معنوی مولانا را اغاز میکنیم
مولانا در این بخش به اصلی ترین اصل عرفان میپردازد
و ان هم ادب هست
اهل معرفت اصول کاربردی خویش را بر سه ویژگی
ادب
اخلاص
عمل
تعریف نموده اند
و رعایت ادب در تمامی حالات و فهمیدن افات و ضررهای بی ادبی و وخامت ان در فرمایشات حضرت ملای رومی بسیار اموزنده و زیبا است
---------------------
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم گشت از لطف رب
مولانا فرمایش خویش را با پرداختن به این مهم که هر صفت حمیده را باید از خالق ان تقاضا نمود
لذا توفیق ادب را در تمامی رفتار و کردار و پندار فقط باید از رب العالمین خواست
چرا که شخص بی ادب در گام نخست از الطاف الهی بی نصیب خواهد شد
ادب به معنی فرهنگ شرم. حسن خلق......
ادب تحسین رفتار عالی معنوی و تهذیب سخن و فعل است
ادب سند مستمندان و و ارایش اغنیا است
اداب دارای ژرفایی بینهایت است
ادب شریعت
ادب خدمت
ادب حق
ادب حقیقت
این چهار ادب در فرمایشات ابن عربی در فتوحات مکیه ج ۲ ص ۲۸۴
به تفصیل امده است
مسایل السلوک
مرید مبتدی باید نسبت به مرشد خویش تمامی اداب را خالصانه عمل نماید
خداوند در قران فرمود
صدای خویش را از صدای پیامبر علیه السلام بلند تر نکنید
ادب در فرمایشات بزرگان دیانت جایگاه ویژه ای دارد همین بس که در محاورات مردم همیشه این فرمایش شیخ سخن معروف است
که ادب از که اموختی
گفت از بی ادبان
انچه از ایشان در نظرم زشت امد از ان پرهیز نمودم
---------------
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
شخص فاقد اداب انسانی در تمامی ابعاد نه تنها خودش متضرر خواهد شد بلکه اتش شومی اخلاق وی در تمامی افاق تاثیرگذار خواهد بود
مسایل السلوک
سنت الهی در زندگی اجتماعی انسان احساس تعهد نسبت به همدیگر است
لذا اگر افراد جامعه در مقابل نابهنجاری دیگران سکوت اختیار کنند و مانع نشوند مطمعنا وبال ان گریبانگیر همه خواهد شد
مثال معروف و رایج در بین جوامع که
اگر بینی که نابیناه به چاه است
اگر خاموش بنشینی گناه است
در ایات کلام وحی در قضیه سامری دقیقا خداوند به مذمت افرادی میپردازد که یا در مقابل منکر سکوت و یا عامل منکر شدند
-------------------
مایده از آسمان در میرسید
بیشری و بیع و بیگفت و شنید
این فرمایش مولانا اشاره دارد به حکایت قوم حضرت موسی (ع) که به دعای ایشان خداوند سفره ای اسمانی که دارای غذای بود بنام من و سلوی هر روز میفرستاد
واین سفره انعام حق بود و بدون معامله و خرید و فروش های معمول انجام میگرفت
مسایل السلوک
خداوند تبارک و تعالی گاها به بندگانش الطاف خصوصی نموده که این اتفاق به کرات برای انبیا و اولیا افتاده است
نمونه دیگر ان غذای بهشتی که برای حضرت مریم علیهاالسلام خداوند میفرستادند
و این هدیه ها برای متقین یا بواسطه دعای متقین صورت پذیرفته است
---------------------------
درمیان قوم موسی چند کس
بیادب گفتند کو سیر و عدس
قوم موسی بعد مدتی معترض شدند که ما بر یک غذا صبر نداریم از خداوند بخواه تا همراه این سفره حبوبات سیر و عدس ....موجود باشد
مسایل السلوک
یکی موارد بی ادبی که انسان مورد غضب حق قرار میگیرد و موجب سلب نعمات میشود
ناشکری در مقابل نعمت ها و تقدیرهای الهی در زندگی است
خالق ما خداست وبه مصلحت ما اگاه تر
لذا انسان به هر تقدیری که در زندگی او از طرف خداوند بوجود امده باید راضی باشد و این خود شکر واقعی است
اینکه انسان از تقدیر خویش در افریده شدن در کدام خانواده و از کدام والدین و کدام شهر و نژاد شکوه نماید
بی ادبی در مقابل حضرت حق هست
لذا بنده مومن در همه حالات راضی به رضای خداست
--------------------------
منقطع شد خوان و نان از آسمان
ماند رنج زرع و بیل و داسمان
لذا سفره الهی و غذای اسمانی قطع گردید و طبق سنت حاکم بر هستی باید برای بدست اوردن روزی تلاش نمایند و این امکان نخواهد داشت مگر با تحمل سختیها که در این بیت از ان بعنوان مشقت زراعت و استفاده از الات کشاورزی بیل و داس اشاره شده
مسایل السلوک
ناشکری در مقابل منعم حقیقی موجب رنجها و گرفتاری است
مهمترین شکر راضی به مشیت خدا و بزرگترین بی ادبی شکوه و ناراحت بودن از تقدیر پروردگار است
--------------------------
باز عیسی چون شفاعت کرد حق
خوان فرستاد و غنیمت بر طبق
در روایت هست قوم حضرت عیسی ع هم بعلت ناشکری طعام اسمانی قطع گردید
لذا حضرت ع وساطت نمودند و حضرت حق دوباره طعام و ارزاق برایشان فرستاد
مسایل السلوک
در این بیت یک امر عرفانی اشاره شده است
غالبا قهر الهی و سلب نعمت بدو ن باز گشت است و دیگر ان نعمت عودت نمیگردد
ولی گاها اتفاق افتاده که خداوند تبارک و تعالی نعمت را مجددا ارزانی داشته
یا عذاب را که وعده داده شده بود منتفی فرمودند
و تمامی این موارد بواسطه بازگشت و ندامت بوده است که خداوند غفور و رحیم است
در این بیت مولانا با وساطت حضرت عیس نعمت ارزانی شد و در عذاب قوم حضرت یونس ع بعد ندامت و توبه امت ایشان حضرت حق جل جلاله تمام علامات عذاب برداشته شد
و قوم یونس ع نجات یافتند
--------------------------
مائده از آسمان شد عائده
چون که گفت انزل علینا مائده
خداوند تبارک و تعالی سفره اسمانی خویش را با دگر به دعای حضرت عیسی ع هدیه فرمودتد
وان هم موقعی اتفاق افتاد که حضرت دستها را بلند کردند و عرض کنند
انزل علینا مایده من السما.....
خداوند تبارک و تعالی بار دیگر نعمت معزول را برگرداند
مسایل السلوک
یکی از موضوعانی که همیشه مورد تاکید اهل معنی طبق اموزه های قرانی است اینکه انسان خاطی افضل است از کساتی که مقرب هستند برای دعا مدد بگیرد
دعای انان به احابت نزدیکتر است
شرط اجابت دعا احابت حق هست گر چه خداوند به فضل خویش جواب ناقصین را هم داده و میدهد
اما کامل محمودتر است به دعا و اجابت دعا
اذکرونی اذکرکم
یادم کنید تا یادتان کنم
و پسران خاطی یعقوب ع از پدر تقاضای دعا نمودند
پس. خیلی زیباست اگر از دیگران بویژه برگزیدگان حق انسان تقاضای دعا نماید
--------------------
باز گستاخان ادب بگذاشتند
چون گدایان زلهها برداشتند
بعد نزول سفره اسمانی مجددا گدا صفتان بعد صرف غذا مقداری از ان را برای ذخیره بر میداشتند که مورد ناپسند خداوند و ظاهر خلاف امر بود
که غالبا این اتفاق ناشی از حرص و طمع است
مسایل السلوک
انسان حریص بر اثر عدم باور همیشه به ذخیره مادیات مختلف میپردازد چون این خصلت ناشی از عدم اعتماد و باور به قدرت مطلق است
---------------------
لابه کرده عیسی ایشان را که این
دایمست و کم نگردد از زمین
بعد مشاهده این صفت مذموم در امت خویش حضرت عیسی ع به انان تضرع نمود که این سفره الهی است و هر نعمت اسمانی حقیقی است و هرگز کم نمیگردد
لذا این سفره دایم است و از نقصان ان بیمی نداشته باشید
------------------------------
بدگمانی کردن و حرصآوری
کفر باشد پیش خوان مهتری
مولانا در این بخش به قانون الهی کفر در وادی ناسپاسی میپردازد
پس تردید داشتن به قدرت خالق و حریص بودن در برابر سفره انسانی بزرگ نشانه کفر است
مسایل السلوک
مولانا به مرید این امر مهم را اموزش میدهد که قرب با یک امر معنوی از جمله مجالست با کاملین را نعمت بزرگ میداند
و سالک نباید ان را بواسطه تملک و زرق و برق مجالس دیگر ترک نماید
در دیدگاه عرفان هنگامی که مرید دست ارادت به پیر روشن ضمیر داد امر او را مقدم بر هر چیزی بداند
حضور در جلسات تعیین شده مرشد و اجرای دستورات وی دارای نکات ظریف معنایی است که گاها با قیاسهای نفسانی ضرر بزرگی متوجه مرید میگردد
------------------------
زان گدارویان نادیده ز آز
آن در رحمت بریشان شد فراز
بر اثر اصرار و ازمندی ان چشم تنگان دنیایی بار دیگر در رحمت الهی بسته گردید و سفره اسمانی قطع گردید
لذا با یک نافرمانی و عدم پیروی از نصایح یک انسان کامل موجب ضررهایی غیر قابل جبران میگردد
چنانکه امت عیسی ع بر اثر بدگمانی و حرص و سماجت خویش در رحمت الهی را بر خویش بسته دیدند
--------------------------
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
مولانا با اشاره به ایات و روایات اثر بی ادبی را در نافرمانی خداوند تجسم عینی ان را در صورت های دیگر میبیند
پیامبر فرمودند اسمان بخیل میشود وقتی مردم امساک ورزند
و از عمل زشت زنا بیماریهای واگیر بوجود می اید
مسایل السلوک
مهمترین و برترین بی ادبی استکبار در مقابل اوامر حضرت حق هست و انسان نافرمان تجسم حقیقی عمل خویش را خواهد دید
مگر اینکه توبه نماید
کفر .....سیاتنا
انگاه به فضل الهی تمامی خطاها بعد بازگشت صادقانه دور خواهد شد
-----------------
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم
آن ز بیباکی و گستاخیست هم
مولانا میفرماید
تمامی مصیبت هایی که انسان متحمل میشود
نتیجه گستاخی در مقابل امر خداست خداوند در سوره نسا میفرماید
وما اصابک من سیته فمن نفسک....
و ای انسان اندوهی که گرفتار ان هستی حاصل اعمال توست
مسایل السلوک
یک اصلی که بزرگان اهل معرفت بدان معتقدند
که اولا تاریکی و گرفتاری که نتیجه اعمال انسان هست انفرادی است
ولاوازره وزر اخری
هیچ کس حمل کننده عمل کسی دیگر نیست
یعنی شومی پسر نوح ع ربطی به نوح ندارد
و طغیان فرعون و جنایت قابیل ...ربطی به اسیه و ادم ندارد
لذا عقوبت پروردگار در دنیا و اخرت شامل خاطی میگردد
و بیگناهانی که در مجالست گناهکاران متحمل سختی میشوند موجب مقام و قرب و سزا است
-------------------
هر که بیباکی کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست
پس هر کسی بی محابا در وادی نافرمانی حق به تعدی بپردازد راهزن مردان خداست
بدین معنی که هم خود مضل وگاها باعث گمراهی دیگران هم میگردد
و در این واقع این نوع انسان در اوج ناجوانمردی و نامردی بسر میبرد
اين ثنا گفتن ز من ترك ثناست
كاين دليل هستی و هستی خطاست
مولانا معتقد است حتی در حالت هشياری نيز نمی توان به درستی حمد و ثنای معشوق حقيقی را گفت.
زيرا همين حمد و ستایش گفتن دليل بر اين است كه عاشق هنوز برای خود در مقابل معشوق خودی احساس می كند و فانی در معشوق نشده است و اين خود خطايی نا بخشودنی است.
پس در واقع عاشق هرگز نمي تواند آن گونه كه بايد و شايد ثنای معشوق خود را بگويد نه در حالت فنا ونه در هوشياری.
-------------------------------
از ادب پرنور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
اعجاز ادب نه تنها در ایات تکوینی اثر بخش گشته
بلکه اقلاک و افلاکیان به عظمت ادب منور شده اتد
و همچنین فرشتگان ملکوت دارای پاکی و نور و عصمت گشته اند
مسایل السلوک
مولانا میفرماید
ادب خمیرمایه و ریشه تمام پاکیها است
غیر ممکن است نور و هدایتی در هر شخص و مکان و زمانی مشاهده بشه و ریشه ان اب از تربیت و ارزش نداشته باشد
انسان مودب مانند فلک پر نور میشود مانند ملک معصوم و پاک
و انگاه است که نور او هدایت بخش و عصمت او امنیت گر است
------------------------------------
بد ز گستاخی کسوف آفتاب
شد عزازیلی ز جرات رد باب
مولانا در این بخش به زیبایی تاثیر نافرمانی و استکبار از فرمان حق را در امورات دنیوی و ایات تکوینی را بیان میکند
ایشان کسوف خورشید را لز بی ادبی و گستاخی او میداند
وشیطان نیز به سبب عدم اجابت امر مردود درگاه حق گردید
نیکلسون دیدگاه زیبایی دارد
میفرماید
هر گاه خورشید از مسیر مقرر شده تخلف ورزد منحرف میشود و خداوند کسوف را بعنوان تادیب او و در نتیجه نور او را به تاریکی تبدیل میکند
عزازیل نام قدیمی شیطانس است که در ملکوت ماقبل راتده شدن اور ا بدان میشناختند
----------------------------------------------
نظرات شما عزیزان:
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 15
بازدید هفته : 254
بازدید ماه : 471
بازدید کل : 14262
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
